بازیگر جدید نقش «ستایش» مشخص شد
شهریور 27, 1391
بحران گرانی کاغذ
شهریور 27, 1391
بازیگر جدید نقش «ستایش» مشخص شد
شهریور 27, 1391
بحران گرانی کاغذ
شهریور 27, 1391

صحبتهای علیرضا نیکبخت واحدی

محبوبیت زیاد همیشه کار دست آدم‌ها می‌دهد. پس از ۱۰ سال بازی حرفه‌ای، ۳سالی است که از بیرون به فوتبال نگاه می‌کند. «حقیقتا من به یک مهمانی رفتم و این اتفاقات برایم افتاد. تاوانش را داده‌ام. گناهم را به گردن می‌گیرم.

از اشتباهی که کرده‌ام فرار نمی‌کنم. خیلی‌های دیگر هم آنجا بودند و پشت من قایم شدند. خیلی از آدم‌هایی که می‌شناسید، از بسکتبالیست بگیرید تا فوتبالیست و مربی و بازیگر»

به گزارش شفاف ، ۴۰ دقیقه مهمان بود. ساعت ۱۶:۲۰ دقیقه آمد و ۱۷ رفت. اما این مدت کوتاه نیز برای گفتن حرف‌هایش، کم نبود. این گفت‌وگو با تمام گفت‌وگوی‌های دیگر تفاوت داشت. برخلاف کلنجارهایی که با او می‌رفتیم، این‌بار علیرضا نیکبخت، خودش بود که حرف می‌زد. او حرف‌های زیادی برای گفتن داشت و برای اولین‌بار، فاش کرد که چرا دو سال از فوتبال محروم شده است. نیکبخت که متفاوت‌تر از همیشه در جمع‌مان نشست، دوباره از مسوولان خواست که او را ببخشند و کاری نکنند که در ۳۰ سالگی از فوتبال خداحافظی کند.

اتفاقی چند سال پیش افتاد، خارج از دنیای فوتبال. نمی‌توانم تکذیبش کنم. آن ماجرا تمام شد و رفت. مربوط به سه سال پیش بود. جریمه‌اش را هم داده‌ام. از نظر خودم جریمه‌اش را دادم. به خاطر این اتفاق نتوانستم در صبا بازی کنم و من را کنار گذاشتند. سال بعد از آن به لیگ یک رفتم و در پیکان بازی کردم. ولی آن حادثه مثل بختک افتاده روی من و زندگی‌ام. الان سه‌سال است که دارم تاوان پس می‌دهم. سه سال است نمی‌توانم درست و حسابی فوتبال بازی کنم. دوباره امسال نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که یهو دوباره این پرونده باز شد و از هفته سوم، گفتند دیگر نمی‌توانی فوتبال بازی کنی و باید دو سال محروم باشی.

به من گفته بودند همه‌ چیز تمام شده. تاوانش را پس داده‌ای، ولی نمی‌دانم چرا دوباره امسال پرونده‌ام باز شد.

من که تاوانش را دادم. رفتم لیگ یک فوتبال بازی کردم. در اوج فوتبالم بودم. می‌توانستم در بهترین تیم‌های لیگ‌برتر بازی کنم، ولی گفتند نمی‌توانی، رفتم لیگ یک. اصلا هم از این بابت ناراحت نشدم چون به تجربیاتم اضافه شد. جایی رفتم کار کردم که سه سال جلو افتادم. همین‌جا باید از فرهاد کاظمی تشکر کنم. از او چیزهای زیادی شنیده بودم و وقتی با آقا فرهاد کار کردم تازه فهمیدم که چرا بازیکنان سابقش هنوز دور و برش هستند و با او ارتباط دارند. ایشان مرد بزرگی است و خیلی مدیونش هستم.

با آنکه سه سال از اتفاقی که برایم افتاد می‌گذرد، ولی تازه رای داده‌اند که دو سال محروم هستی و نمی‌توانی فوتبال بازی کنی. اعتراض زده‌ام و امیدوارم این هفته اتفاقاتی بیفتد و کارم درست شود.

امیدم به خداست و می‌خواهم دوباره برگردم و فوتبال بازی کنم.

شنیده‌ام شایعاتی درباره علت محرومیتم درست شده، ولی بهتر است مساله را باز کنم چون ممکن است شایعات دیگری هم برایم بسازند. الان بحث را باز کنم بهتر از این است که صد تا شایعه درست شود و آن‌وقت پاسخ بدهم. حقیقتا من به یک میهمانی رفتم و این اتفاقات برایم افتاد. تاوانش را داده‌ام. گناهم را به گردن می‌گیرم. از اشتباهی که کرده‌ام فرار نمی‌کنم. خیلی‌های دیگر هم آنجا بودند و پشت من قایم شدند. خیلی از آدم‌هایی که می‌شناسید، از بسکتبالیست بگیرید تا فوتبالیست و مربی و بازیگر.

رسانه‌ها خیلی اسم‌های مخفف سر آن میهمانی معروف زدند. من نمی‌دانم برای بقیه که در آنجا حاضر بودند و من به چشمم دیدم، چه اتفاقاتی افتاد ولی خود من زمان زیادی آنجا نبودم. ساعت ۱۲ شب رسیدیم و ۳۰ دقیقه بعد آن اتفاقات افتاد. اینکه چرا فقط برای من این‌قدر دردسرساز بوده، واقعا نمی‌دانم. نمی‌دانم شاید به خاطر اینکه خوش‌لباس بودم، شیک می‌گشتم و مثل خیلی‌های دیگر خودم را پشت نقاب قایم نکردم.

من همیشه به این شیک پوشیدن افتخار می‌کنم. ولی متاسفانه خوش‌تیپ بودن برای بعضی‌ها جالب نیست. خیلی‌ها هستند که با موهای ژولیده، لباس‌های بد و قیافه در هم ریخته می‌گردند ولی آدم‌های خوبی نیستند. به خاطر همین نباید ملاک قضاوت ظاهر آدم‌ها باشد. در کل غیر از من چند آدم دیگر از این فوتبال در آن مهمانی حاضر بودند؛ ولی انگار قرار است از بین آنها من تاوان پس بدهم.

داستان من هم شد عین داستان مجاهد‌خذیراوی. البته خیلی دیرتر رای من را صادر کردند. مجاهد واقعا بچه خوبی بود که به حقش در این فوتبال نرسید. من فکر می‌کنم او علی کریمی دوم این فوتبال بود. سالی که مجاهد را برای فرانسه می‌خواستند، لژیونر خاصی در این فوتبال نداشتیم ولی متاسفانه آن اتفاق افتاد که به نظرم در فوتبال ایران قشنگ نیست. من هزار بار داد زدم که اشتباه کردم و پشیمانم. من که به کسی خدشه‌ای وارد نکردم. من سال‌ها در این فوتبال بودم ولی به کسی آسیب نزدم.

الان هم به خاطر اشتباهی که کردم دوباره عذرخواهی می‌کنم و از مقام مسوولی که دارد این پرونده را پیگیری می‌کند خواهش می‌کنم به سرنوشت من هم فکر کند. اگر بازیگر بودم دلم نمی‌سوخت. می‌گفتم تا سن ۶۰ سالگی می‌خواهم فیلم بازی کنم و دو سال دیگر برمی‌گشتم ولی فوتبال این‌طوری نیست. اگر من دو سال بازی نکنم، دیگر تمام می‌شود و می‌رود.

خیلی‌ها مشکلاتی مثل مشکل من دارند. همه ما مسلمان هستیم. امیدوارم همان‌طور که اشتباه خیلی‌ها بخشیده شده، اشتباه من هم بخشیده شود. الان ۳، ۴ نفر دنبال کارهای من هستند. جا دارد از آقا فرهاد کاظمی تشکر کنم که پیگیر ماجرا بوده. یکی از آدم‌های بزرگ فوتبال ایران هم که شاید دوست نداشته باشد نامش را بیاورم، خیلی دارد تلاش می‌کند که این مشکلم از بین برود. من مطمئن هستم که حل خواهد شد.

کریمی هم به وضعیت بازیکنان جوان اعتراض دارد ولی اینکه می‌گویید چرا من بعد از اعتراض به وضعیت بد بازیکن پرسپولیس اخراج شدم، فرق می‌کند. از زمانی که یادم می‌آید علی کریمی متاهل بود ولی همه فکر می‌کردند من شیطان هستم. این خاصیت ما ایرانی‌ها است. از خودم گرفته تا شمایی که روبه‌رویم نشسته‌ای.

متاسفانه ما تنها از ظاهر آدم‌ها نتیجه‌گیری می‌کنیم. یعنی طرف را می‌بینیم و می‌گوییم فلان است. من نمی‌خواهم بیشتر از این موضوع را باز کنم چون شاید برایم دردسرساز شود. همین الان هم که اینجا آمده‌ام، شاید برایم دردسر درست کنند. یک خبرنگار روزی به من گفت: فلان قدر پول بده تا دعوت شوی تیم‌ملی ولی من گفتم نه. از اول لجباز بودم. شما اخلاقم را بهتر می‌دانید ولی نه اهل چاپلوسی هستم و نه دغل و سیاه‌بازی.

من در فوتبال هم سیاه‌بازی نکردم. اگر با افشین قطبی مشکل داشتم رفتم به او گفتم که سر فلان مساله، به این دلیل و به این دلیل با تو مشکل دارم. تا به حال شنیده‌اید یکی پشت من بگوید نیکبخت چاپلوس است؟ ببخشید شاید لفظ خوبی نباشد، ولی من پاچه‌خوار کسی نبوده‌ام. در بدترین شرایطی هم که مرا کنار گذاشتند ولی احساس کردم حق با من است، نرفتم چاپلوسی کنم یا عذرخواهی کنم چون دلیلی نداشت. اشتباه نکرده را نباید گردن می‌گرفتم ولی متاسفانه در این فوتبال بعضی گرگند ولی در لباس میش قایم شده‌اند و بهترین زندگی‌ها را هم می‌کنند. به چشمم این چیزها را علنی دیده‌ام که دارم می‌گویم. یک روز دست این میش‌نماها برای همه رو می‌شود.

من به عادل فردوسی‌پور زنگ زدم. او به من خیلی لطف داشت و این کار را در قبالم کرد. در این برنامه هم از پشیمانی و ندامتم گفتم. دیگر تنبیه بالاتر از اینکه به خاطر رفتن به یک مهمانی، فوتبالم تمام شد. بالاتر از این دیگر ندارم. حاضر شدم در تلویزیون بگویم تا بخشیده شدم. انصافا رایی که برای صاحب مهمانی صادر شد، از رای من سنگین‌تر نبود. از بازی پرسپولیس به مدت دو سال محروم شدم ولی هنوز متعجبم که چرا بعد از گذشت نزدیک به دو سال و خرده‌ای یک‌دفعه رای من صادر شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

enemad-logo